با سلام واحترام ،یه اتفاقاتی در ذهن من میفته ،که خودم هم در کنترل آن عاجز هستم، هنگام رانندگی ،و عبور از خیابان،خیالبافی همراه با اضطراب،به سراغم می آید،که نکنه کسی رو زیر گرفتم ،خودم خبر ندارم ،وذهنم مغشوش میشه ،که نکنه بیان دنبالم ببرن منو اعدام کنند ،میخواستم راه حلی دارید که این فکر منفی رو کنترل کنم ، با تشکر ازسایت خوبتون
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز
در ابتدا باید گفت که احساسات ناخوشایند شما از اینگونه افکار کاملا قابل درک است.
با توجه به مواردی که مطرح کردید به نظر می رسد گرفتار نوعی مشکل وسواس فکری یا افکار نگرانی باشید.
اگر به تازگی دچار این مسئله شده اید بهتر است کمی زندگی و اتفاقاتی که اخیرا با آن درگیر بوده اید را مرور کنید و ببینید آیا این اواخر (چند ماه اخیر) درگیر بحران یا تصمیم گیری مهم و یا رویداد خاصی بوده اید که باعث افزایش تنش و اضطراب در شما شده باشد؟
گاهی در مواقعی که ما با یک موضوع یا ماجرای اضطراب آور و تنش زا و یا چالش عمده ای دست و پنجه نرم می کنیم، ممکن است این حالات بروز پیدا کند.
جالب است بدانید پژوهش ها نشان داده اند که به صورت معمول افکاری از این دست که ذکر فرمودید، به ذهن همه افراد خطور می کنند.
تفاوت عمده و بارز بین افرادی که دچار مشکل می شوند و آنها که نمی شوند در این است که فقط دسته اول (مشکل دار) به این افکار چسبیده و آنها را جدی گرفته یا به بیان دیگر با آن یکی می شوند.
بنابراین صرف آمدن اینگونه افکار یا تصاویر به ذهن نیست که مشکل ساز است.
نکته مهم دیگر این است که این گروه که به این افکار چسبیده و آن را جدی می گیرند، به دلیل ماهیت ناخوشایند و اضطراب آور آن تلاش می کنند که جلوی ورود اینگونه افکار به ذهنشان را گرفته و مانع آمدن آنها شوند.
و مشکل دوم دقیقا از همین تلاش برای کنترل یا حذف اینگونه افکار آغاز شده و ادامه می یابد!
اگرچه خیلی خوب، ایده آل و برای همه ما خوشایند بود اگر می توانستیم مانع آمدن این افکار استرس آور به ذهنمان شویم اما متاسفانه در واقعیت این امر امکان پذیر نیست.
یا اگر هم باشد موقتی بوده و انرژی زیادی را از ما می گیرد.
به طوری که انرژی که قرار است صرف امور جاری و مهم زندگی مان کنیم، صرف سر و کله زدن با این افکار و کنترل و جلوگیری از آنها می کنیم که باعث کاهش کارکردهای مفید ما خواهد شد.
بنابراین اگر مسئله حل نشده یا مشکل خاصی در حال حاضر دارید سعی کنید به حل و فصل آن بپردازید و به نوعی پوشه آن را در صورت امکان ببندید و یا به هرحال فکری به حالش بکنید.
در کنار آن تایم مناسب و ترجیحا ثابتی را در روز به مشاهده و صرفا مشاهده این افکار اختصاص دهید.
به این ترتیب که به مدت چند دقیقه در جایی راحت نشسته و افکاری که به ذهنتان می آیند را به صورت نوشتاری و یا اسلاید تصویری بر روی پرده سینما یا مانیتوری تصور کنید که از سمت راست وارد صفحه یا پرده شده و سمت چپ خارج می شوند.
با انجام این تمرین نه قرار است آنها را حذف کنیم و نه اینکه حالمان را خوب کنیم.
بلکه صرفا قرار است به وجود این افکار آگاهی یابیم و به آنها اجازه رفت و آمد بدهیم!
در این صورت همانطور که آنها کار خودشان را می کنند، ما هم کار مفید و موثر خودمان را انجام می دهیم.
در آخر با وجود تمام توصیه های بالا، اگر فکر می کنید مشکلتان گسترده است و باعث افت شدید کارکردهای شما شده و یا آن مشکل یا مسئله احتمالی که با آن درگیر هستید خیلی پیچیده تر است، حتما جهت بررسی بیشتر و دریافت راهنمایی دقیقتر برای دریافت مشاوره حضوری اقدام نمایید.
نوشته اصلی توسط Karbala
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
دوست گرامی آیا این خیالپردازی شما فقط در حین رانندگیه یا توی عرصه های متفاوت از زندگی هم وجود داره ؟
آیا این خیالپردازی توانایی عملکرد مطلوب در رانندگی یا زندگی و شغل و .......از شما سلب کرده یا نه؟
هنگام رخ داد این خیالپردازی و.......عرق سرد میکنی ؟
آیا قبلا توی رانند گی دچار تصادف ( برخورد ماشین با خودتون ) یا ثانحه تصادفی ( برخورد وسیله نقلیه شما با وسیله دیگه ) شدین ؟
به هر حال اضطراب در زمینه های مختلف ممکنه توی ذهن شما وجود داشته باشه اما وقتی که شما نیاز به تمرکز دارین خودش رو تنش وار نشون میده
آیا از موضوعی رنج میبرین ( روابط عاطفی با همسر و....) ؟
این مشکلات از استرس و افسردگی هستش که فکر و ذهن آدم از بیکاری و بی موضوعی به این چیزا میره
من هم این مشکلات رو دارم بدتر از شما
با سلام واحترام،من از دوره یحدودا ۱۹ سال یک تصادف با موتور که خودم زمین خوردم و باعث شد ،بچه ی کوچلو ی خواهرم ،جراحت شدید ببینه ،و دستگاه ضربان قلب متاسفانه خط راست آورد ولی با هوشیاری دکترین دوباره برگشت،و معجزه شد که خوب شد،الان خوبه ، ولی متاسفانه هر چی شد به من شد ،که ترس روی من موند وتا حالا هم گرفتارش هستم ،آخه این چه بیماری هست که ذهنم رو درگیر کرده ،به خاطر کاری که نکردم ،بصروت خودکار ذهنم درگیر میشه با این مسائل بیهوده،میشه دکترهای خوب که شما میشناسید و تا حالا این بیماری بهبود یافته رو برامون معرفی کنید با تشکر
چند روز پیش پسر عمه منو کامیون زیر گرفت رفت تو کما
خودت بودی ؟
پسر اینترپل دنبالته بیا خودتو معرفی کن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟